جدول جو
جدول جو

معنی ظل تمام - جستجوی لغت در جدول جو

ظل تمام(ظِلْ لِ تَ)
خط مماس با دایره که متمم زاویه باشد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ تِ)
زیارت کردن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، دشخوار شدن کار بر کسی. (تاج المصادر بیهقی) ، جامه در خود پیچیدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، پیچیده شدن چیزی بر چیزی. (تاج المصادر بیهقی) ، التفات کردن، سستی و درنگی کردن. (منتهی الارب). درنگی کردن. (اقرب الموارد) ، در گفتار بحجت درماندن. (اقرب الموارد) ، فربه شدن. (منتهی الارب). فربه و نیرومند گردیدن. (اقرب الموارد) ، توانا گردیدن. (منتهی الارب) ، به خون آلوده گشتن. (اقرب الموارد) ، بازداشتن کسی را از چیزی، بازداشتن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ظل متمم
تصویر ظل متمم
سایه رسایند در دانش سه گوشگان (مثلثات)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نا تمام
تصویر نا تمام
نا پخته، کامل و تمام نشده، خام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با تمام
تصویر با تمام
با همه
فرهنگ واژه فارسی سره